ستایشستایش، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات ستایش

7/3/91

1391/3/7 8:57
نویسنده : مامان و بابا
183 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل قشنگم ،دیروز اومدم مهدکودک دنبالت توی راه که داشتیم می اومدیم خونه من از شما میپرسیدم غذا خوردی شما جواب میدادی گذا خوردی -- قاقا خوردی گاگا خوردی ،شیر شیر خوردی شیر شیر خوردی--- آخرش پرسیدم دیگه چیکار کردی گفتی تاب تاب ،نگاشی (نقاشی) من خیلی از این تعریفت خوشم اومد. شب هم که عمه آزاده ازت پرسید چی کشیدی گفتی چشم چشم ابرو. دیروز بعداز ظهر عمه اینها به اضافه مهدی و ملیکا به خونه ما اومدند.وشما کلی با مهدی و ملیکا بازی کردی ولی جدیدا یک اخلاقی پیدا کردی که فقط به مهدی حساسی تا به اسباب بازیهات دست نزنه و اون هم اصرار داره که با اسباب بازیهای شما بازی کنه البته اون هم تو خونشون با شما این کار رو میکنه ها وای وای وای وای.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)