ستایشستایش، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات ستایش

18/4/93

1393/4/18 12:47
نویسنده : مامان و بابا
119 بازدید
اشتراک گذاری

سلام. جیگر مامان . امروز اولین روز روزه گرفتنته و من از این بابت خیلی خوشحالم. عسل مامان ان شاء اله این اولین قدمی باشه برات که به خدا نزدیک و نزدیکتر بشی و همیشه در پرتو الطاف الهی قرار بگیری. ناناز مامان برات عاقبت به خیری و خوشبختی و ایمان فراوان رو آرزو میکنم. گل گلی مامان. امروز طبق برنامه ای که مهدتون داده بود و گفته بود در منزل چیزی به عنوان سحری یا صبحانه بخورند و من چون نمیخواستم به شما فشار بیاید ساعت 8:30 صبح به شما سحری دادم!! بعد از صرف سحری و اقامه اذان توسط مامان قرار شد که دیگه از اون به بعد نه چیزی بخوری و نه چیزی بنوشی و شما هم قبول کردی.و شما رو به مهد کودک بردیم . قرار بود ساعت 11 صبح شما افطار کنید و بعد هم نماز رو برپا دارید و به همین دلیل چادر و جانماز هم برات گذاشتم.الان ساعت 10 دقیقه به 1 بعد از ظهر است و من از روزه داری شما بی اطلاع هستم . به همین دلیل اگر مورد خاصی بود در وبلاگت دوباره مینویسم. فدات بشم. مامانی قشنگم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)