7/3/92
عزیزم من دیروز خیلی خسته بودم و شما هم خیلی بهونه میگرفتی و گریه میکردی تا اینکه خسته ام کردی و من مجبور شدم چند بار سرت داد بزنم و شما هم کلی گریه کردی. البته کلی هم بغلت کردم و معذرت خواهی کردم ولی شما ساکت نمیشدی. الان که یادم میفته کلی عذاب وجدان میگیرم و ناراحت میشم. حتی میخوام گریه کنم.
عزیزم خیلی دوستت دارم.
تازه شما به قورباغه میگی قورقابه. به تخم مرغ هم میگی تخم گل.قربونت برم. خوشگلم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی