ستایشستایش، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات ستایش

9/11/91

1391/11/9 13:17
نویسنده : مامان و بابا
79 بازدید
اشتراک گذاری

جوجوی مامان از دوشنبه پیش شما مریض شده بودی و تمام مدت تب داشتی و اصلا غذا نمی خوردی و روز بروز ضعیف تر میشدی .دو روزش رو خونه خاله مهری بودی و الان هم خونه مامان سارا هستی . تا دیروز من خیلی نگرانت بودم و هی گریه میکردم ولی دیروز بعداز ظهر یکدفعه به صورت معجزه آسایی حالت خوب شد و بلند شدی و بازی کردی.من به دست دکترت ایمان آوردم آخه پری روز شما رو پیش دکترت بردیم و دیروز هم که خوب شدی ما هنوز داروهای دکترت رو استفاده نکرده بودیم به خاطرهمین من به دکتر حفیظی ایمان آرودم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)