ستایشستایش، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات ستایش

3/3/91

1391/3/3 8:42
نویسنده : مامان و بابا
138 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگری قشنگم،امروز که بردمت بزارمت مهد توی خواب بودی و بیدار نشدی و وقتی توی مهد بردمت که بخوابونمت شروع به گریه کردی ،نمی دونم چی شده دوباره گریه میکنی.دوروز قبل هم که بابات شمارو به مهد برد ،میگفت با بغض ازش جدا شدی .نمی دونم خسته شدی یا بی حوصله  یا چون هفته پیش مریض بودی و چندروز به مهد نرفتی از عادت دراومدی. امیدوارم مساله خاصی نباشه. قربونت برم.

اما دیروز بعدازظهر که به خونه عمه اینها رفتیم با مهدی وملیکا خوب بازی کردی و عمه شما رو به پارک برد ومیگفت توی پارک یک سگ و لاک پشت دیدی و از دیدنشون کلی ذوق کردی.

راستی یکی از خاطراتت که مربوط به دیروز بود و من یادم رفت بنویسم به مهد رفتن شما با بابات بود. بابات میگفت که موقع رفتن از خونه سرت روی شانه بابات بود و اون فکر میکرده که خوابیدی و وقتی به پایین پله ها میرسید مامانی شروع به گفتن بیاتو بیا تو  به بابات میکنه که بابا با اشاره دست اون رومتوجه خواب بودن شما میکنه ولی وقتی برمیگرده که بره شما میگی ((هیس ،خوابیده)) وقتی بابات این رو برای من تعریف کرد من کلی قربون صدقه زبون ریختنت رفتم.فدات شم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

ویدئوپائیز
3 خرداد 91 10:27
چقدر زود بزرگ شدیم! انگار همین دیروز بود…. اما همه سهم ما از آن روزهای خیلی دیروزتر فقط تعریف پدر و مادر و دائی و عمه و خاله است ، شاید هم چند تائی عکس رنگ و رو رفته و گاهی تا خورده که باید از بین خطهای شکست عکس ، لبخندی را از روی عکسی که لای آلبوم قدیمی و سنگین ، اسیر حصار روکش پلاستیکی شده تشخیص بدهیم. شاید اگر همان دوربینهای فکستنی ( همان فکسنی) نبود باید یکی نقاشیمان را میکشید تا امروز ببینیم که چه شکلی بودیم . صد البت که اگر نقاش ماهری بود ، پول دستمزدش را همه کس نداشت و اگر ماهر نبود تشخیص صورت واقعی چه سخت.شاید تعریف دیگران و تصور خودمان بیشتر اثر گذار بود تا تشخیص از روی نقاشی یک نقاش نابلد. اما خوش به حال بچه های امروز که دوربینها اگر چه برای سی سال بعد فکستنی اند اما باز هم بهتر از عکسهای ماست. خوش به حال بچه های امروز که اگر بعدها میبینند ، دستکم به اندازه ای که میخواهند نمای صورتشان را بزرگ میکنند تا حتی ریزه کاری های خلقت خدا را انگار که همین حالا جلویشان نشسته ببینند. آخ که چه میکند این تکنولوژی. با نوشته های بالا میخواستم یادآوری کنم که اگر الآن هم ما برای بچه ها این کار رو نکنیم اونها بعدا همین حس رو خواهند داشت. البته یکی از راههائی که تازه در حال انجامش هستیم در همین زمینه است. ساخت فیلمهای کوتاه از عکسهای زیبا. برای دست گرمی بد نیست سری به این سایت بزنید و اگر ایده ای داشتید بگید تا براتون انجام بشه و یا حتی میتونید به ما اعتماد کنید و از ایده های خود ما استفاده کنید. fallvideo.viablog.ir
خاله مهری
6 خرداد 91 17:12
شیرین زبون عزیزم گاله قربون شیرین زبونیات بره